Perdic | شالودههای منفرد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 36 (5849 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	isolated footings U	شالودههای منفرد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	strip footing U	شالودههای نواری
	solitaire U	منفرد
	solitaires U	منفرد
	unattached U	منفرد
	single U	منفرد
	singular U	منفرد
	singular point U	نقطه منفرد
	isolate U	منفرد کردن
	individualization U	منفرد سازی
	odd electron U	الکترون منفرد
	sole arbitrator U	داور منفرد
	single unit U	یکان منفرد
	singular matrix U	ماتریس منفرد
	single shot U	گلوله منفرد
	isolates U	منفرد کردن
	isolating U	منفرد کردن
	nonsingular matrix U	ماتریس غیر منفرد
	individual units U	یکانهای منفرد یا مجزا
	simm U	مجموعه حافظه افزودنی منفرد
	single in line memory module U	مجموعه حافظه افزودنی منفرد
	isolated pawn U	پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
	zoon U	هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
	individualized U	منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
	individualizing U	منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
	apostrophe U	درجمع بستن اعداد یا حروف منفرد مثل s"S و s"7
	apostrophes U	درجمع بستن اعداد یا حروف منفرد مثل s"S و s"7
	individualize U	منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
	individualising U	منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
	individualises U	منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
	individualised U	منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
	individualizes U	منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
	haplosis U	تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
	dot pitch U	فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
	multidrop line U	پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
	whisker U	کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است

Recent search history

Forum search

0	دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy